پایگاه اطلاع رسانی مسجد جامع علی بن ابیطالب علیه السلام ارومیه

پایگاه اطلاع رسانی مسجد جامع علی بن ابیطالب علیه السلام ارومیه

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات


آیت‌الله ضیاءآبادی در گفت‌وگو با تسنیم:
«خرمشهر را خدا آزاد کرد» تفسیر کلمه توحید و نهایت عرفان امام است
خبرگزاری تسنیم: آیت‌الله ضیاءآبادی ضمن اشاره به معارف بلند توحیدی در کلمات سیاسی امام خمینی(ره) تصریح کرد: جمله «خرمشهر را خدا آزاد کرد» تفسیر کلمه «لااله‌الّااللّه» است.
به‌گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «خرمشهر را خدا آزاد کرد» اگرچه جمله‌ای کوتاه، اما از ماندگارترین جملات تاریخ سیاسی ایران معاصر است. در لحظاتی که تمام هستی و حیثیت کشور در گروی آزادسازی یک شهر بود، رهبر کبیر انقلاب اسلامی با طمأنینه اعجاب‌انگیزش این جمله شورانگیز، حماسی و الهی را بر زبان راند؛ امام خمینی با این جمله پیوند وثیقی را که میان اندیشه سیاسی و توحیدی او بود نمایان و تاروپود بنیان‌های انقلاب اسلامی را تبیین کرد.
 آیت‌الله ضیاءآبادی، از اساتید برجسته اخلاق و تفسیر تهران در بازخوانی این جمله تاریخی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در مورد کاربرد مفاهیم توحیدی در ادبیات سیاسی امام گفت: این جمله که امام فرمودند: «خرمشهر را خدا‌ آزاد کرد»، کمال اندیشه توحیدی ایشان را نشان می‌دهد. نهایت عرفان امام خمینی در همین است و ما در آن حد نیستیم که این جمله را توضیح بدهیم.
این استاد اخلاق خاطرنشان کرد: امام با این جمله می‌خواستند بفرمایند از کسی غیرخدا کاری ساخته نیست و کسی کاری نمی‌تواند بکند. مثلاً که چه؟ ملت انجام دادند یا سپاه انجام داد یا دیگری این کار را کرد؟ مگر کسی بدون اذن پروردگار کاری می‌تواند انجام دهد ویا جنبنده‌ای می‌تواند حرکتی بکند؟ دیگر چه رسد به فتح به آن بزرگی. این اوج توکل و نهایت عرفان است که همه‌چیز را فرد از خدای خودش بداند. همین‌طور این جمله نشانگر آن است که به کسی غیر از خدا نمی‌شود تکیه کرد.
آیت‌الله ضیاءآبادی ضمن اشاره به معارف بلندی توحیدی امام خمینی تصریح کرد: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» تفسیر کلمه لااله‌الّا‌اللّه است؛ «خرمشهر را خدا آزاد کرد» یعنی لااله‌الّااللّه٬ لا‌اله‌الّااللّه٬ لااله‌الّااللّه…

 

 



چرا امام خمینی (ره) فرمودند : « خرمشهر را خدا آزاد کرد » ؟
 از آنجایی که آن پیر سفر کرده وامیر دلها که بر قلبها حکومت می کرد  ، پرورش یافته مکتبی بود که ، اساس وشالودة آن برتوحید ، حق شناشی وحق مداری و حمد وستایش ذات اقدس الهی بر نهاده است ، و آن حضرت همواره در طول حیات مبارکشان ، خودرا مقید به رعایت این اصل متعالی وشکر نعمت وستایش منعم می دانستند ، وچه بسا که راز کمال و پرواز ووصالش نیز ، در همین نکته نهفته باشد ،  با این پیام توحیدی اش ، ضمن این که به بهترین روش و به صورت نمادین ، یکی از نمونه های عینی ومصادیق اَتَّمِ توحید عملی وتوحید افعالی را برای ملت مسلمان ایران متجلی نمودند ، به بهترین شکل ممکن نیز ، به شکرگزاری وستایش فاعل حقیقی آن فعل مقدس ومنعم مطلق آن نعمت عظیم پرداخته اند .
دستهای مادی زیادی در کار است ، وکارهای متنوعی انجام شده است ، که نقش فاعل حقیقی ومدیر حقیقی در 8 سال دوران دفاع مقدس ، که در حقیقت در متن اصلی و فراتر از آن ، اصل متن دفاع مقدس ، تحت محوریت ومدیریت مطلق اوقرار داشته به حاشیه برده شود . تا شاید بتوانند با خدعه ونیرنگ ومنافق بازی ، و ناسپاسی وکفران نعمت ، وتحریف واقعیت وقلب حقیقت ، حاشیه را جانشین متن اصلی کنند . و فاعل عاجز وناتوان مادی ( اراده ومدیریت حقیر انسانی ) یا به تعبیرصدر المتألهین ملاصدارای شیرازی ، « علل اِعدادی ومعدّات وزمینه ها وتعییّن ها که در حقیقت ، هیچ تاثیری در ایجاد واعطای هستی [1]» وتحقق پیروزیها واداره جنگ وحصول نتیجه نهایی وعلت تامه آن ، نداشته وندارد را ، جایگزین فاعل مطلق حقیقی « لاموثر فی الوجود الا الله » هیچ مؤثری جز خدا در وجود نیست ؛ بنمایند.
به بهانه هفته دفاع مقدس ، برآن شدیم که در این یادداشت ، خطاب به آنهایی که پس از دوران دفاع مقدس با انجام مصاحبه های گوناگون و خاطره نویسی ویا تألیف کتابهایی در رابطه با تاریخ انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی  ، مستعد بوده اند که ، نقش ناچیز وکم رنگ وبلااثرخود را ، دراداره جنگ وهشت سال دفاع مقدس پررنگ کنند ، خصوصاً آن دسته از افراد که تلاش زیادی نموده اند ، که مدیریت وفرماندهی وادره جنگ را بنام خود مصادره وثبت نمایند ، واز این بابت به ملت شریف ایران اسلامی ، که پس از فاعل حقیقی ورب العالمین ، آنها نقش اصلی اداره جنگ را بعهده داشته اند ، فخر فروشی کنند ؛ عرض کنیم که ، اندکی در آیه شریفه 17از سوره مبارکه انفال تدبر وتفکر نمایند . شاید به خود بیایند ودر اظهارات خلاف واقع ونا صوابشان تجدید نظر کنند . وعاقبت بخیر شوند .
خدای سبحان ، او که « اللهُ خالِقُ کِلِّ شَیءِوهُوَعَلی کُلِّ شَیءِوکیلُ»[2] واو که خالق و معطی ومنشاء وسرچشمه هر نعمتی که است ما داریم ، « وَما بَکُم مِن نِعمَهِ فمن اللهِ[3] » واو که « مُوجِدَکُلُّ موجودِ و...فاقدِکُلُّ مَفقُودِ[4] » است ، خطاب به اشرف مخلوقات عالم وعزیز ترین بنده خود ، حضرت خاتم النبیاء محمد مصطفی (ص) پس از پیروزی آن حضرت وسپاهیانش در جنگ بدر می فرماید :
«فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏ وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ [5]»
ترجمه : « این شما نبودید که آنها را کشتید بلکه خداوند آنها را کشت ! و این تو نبودی ( ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها ) انداختی بلکه خدا انداخت ! و خدا می خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند خداوند شنوا و داناست . »
 این آیه شریفه ، روح ودل هر صاحب معرفتی را به جماران سوق می دهد ، وبه آنها می فهماند ویاد آوری می کند ، که چرا امام عزیزمان ، در سوم خرداد 1361 در روز آزادسازی خرمشهر، در آن روز شادی آفرین وپیروزی بخش ، کمترین نقشی برای آن همه حماسه رزمنداگان ( فاعلین مادی ) قائل نشدند وفرمودند : « خرمشهر را خدا ( یعنی فاعل حقیقی ) آزاد کرد .»
 آری ، منشاء کلام گهربار آن یار سفر کرده که انشاء الله با جدش رسول الله (ص ) محشور و بهشت برین جایگاهش باشد ، که در روز آزادی خرمشهر عزیز فرمودند : « خرمشهر را خدا آزاد کرد » همین آیه مبارکه بوده است . » چرا که آن عالم ربانی(ره) و رهبر فاضل وفرزانه ، سخت بر این باور بودند که « لاموثر فی الوجود الا الله »
امام عزیز که خیلی از شخصیتهای سیاسی ومدیران ومسئولان آن روز را بهتر از خودشان می شناختند ، گویا روزهای بعد از پایان دفاع مقدس را می دیدند واز حرفهای ناصواب وشرک آلود وغاصبانه ومتکبرانه امروز این مسئولان غیر مسئول با خبر بودند . ومی دانستند که حب دنیا وعشق به قدرت وشهوت وشهرت وفرزند ، بعضی ازپیشکسوتان ومدعیان انقلابی ، به چنان ضلالت وگمراهی مبتلا می شوند که حتی ، کرامتهای غیبی وافعال خداوندی را بنام خودشان ثبت وضبط می کنند .
 بنا براین  ، به آن دسته از افرادی که فکرهای شرک آلود و ناصوابی در مخیّله خود می گذرانند ، عرض می کنیم ،  بدانند وآگاه باشند که « وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمینِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ[6].»
ترجمه : « آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند ، در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او خداوند منزّه و بلندمقام است از شریکیهایی که برای او می پندارند  »
وبرای اینکه اندکی به خود بیایند وخدا را بهتر بشناسند ؛ تا از این به بعد ، متعقب این شناخت ومعرفت ،  قدر خدرا نیز بیشتر بدانند ، وبه راز آن کلام توحیدی پیر جماران نیز واقف گردند ، توصیه می شود که در آیات ذیل نیز تدبر وتأمل داشتنه باشند ، شاید عاقبت به خیر شوند .
«َ اَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتی‏ تُورُون ؟َ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ ؟ نَحْنُ جَعَلْناها تَذْکِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوینَ[7]»
ترجمه : « آیا درباره آتشی که می افروزید فکر کرده اید؟!  آیا شما درخت آن را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟!  ما آن را وسیله یادآوری ( برای همگان ) و وسیله زندگی برای مسافران قرار داده ایم! »
بطور متیقن تردیدی ندارم که مخاطبین خاص این یادداشت ، که همان خواص بی بصیرت ومردود می باشند ، دوصد چندان برابر نگارنده ، از این آیات وعرف متعارفی که بین فیلسوفان الهی در رابطه با نقش وجایگاه فاعل مادی وفاعل حقیقی ساری وجاری است  ، آگاهی دارند . چراکه برخی از آنان مدعی هستند ، بر قرآن مجید تفسیر نوشته اند ، و تامرحله اجتهاد درس حوزوی خوانده اند ، وبعضاً نیز آخرین مدارج علمی دانشگاهی دارند . حال چرا این عالمان بی عمل ، چشم خودرا بر این حقیقت می بندند ، وطوری حرف می زنند ویا مطلب می نویسند ویا وانمود می کنند ، که نه تنها نقشی برای فاعل حقیقی در نظر ندارند ، بلکه نقش آن سرداران دلاوری که سراپا عشق به خدا بودند را نیز ، مخدوش می کنند . وسهم ناچیزی برای آنها در بعد فاعل مادی یا طبیعی ، یا به تعبیر فلاسفه الهی  ؛ علل اعدادی قائل می شوند . باید از خودشان پرسید که چرا وچگونه وبه چه علت ، تلاش می کنند که با گرد وغبار مصنوعی جلو تابش خورشید حقیقت را بگیرند ؟؟؟!!!
سید مختار موسوی
________________________________________
[1] الأسفارالأربعه ج2 ص 283
[2] قرآن کریم سورعه زمر آیه 62
[3] قرآن کریم سوره نحل آیه 53
[4] در مناجاتی که منسوب به دست خط مبارک حضرت ولی عصر (عج) است  ، ودعایی است با مضامین بسیار بلند ونیکو نقل شده است ،. ترجمه ( ای هستی بخش هر آنچه هست وای نادار هر ناداری ) در جمله ( فاقد کل مفقود) راز ورمزی نهفته است که شایسته تأمل است . ونه تنها نقصی به ذلت مقدس اوراه ندارد ، بلکه از هر آنچه که کمال ناقص است نیز مبرّا است . منبع : ترجمه وشرح خطبه حضرت زهرا(س) محمد تقی خلجی
[5] قرآن کریم سوره انفال آیه 17
[6] سوره زمر آیه 67
[7] سوره واقعه ایات 71 تا 73

 

 

 

https://encrypted-tbn1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQqqIQ4sR3aQQHT-Sr65htokrR6K2bOj1Uq5vjZryKywnGTI6QF

 

"این مطلب مهم را که کرارا عرض کرده‌ام، تکرار می‌کنم که ملت عزیز مجاهد بویژه سلحشوران رزمنده مجاهد فی سبیل الله توجه داشته باشند که غرور از پیروزیها آفت بزرگی است که شیطان باطنی در بندگان خدا به وجود می‌آورد تا آنان را از راه حق منحرف کند، و در اثر آن خلق خدا را در کوشش برای مقاصد الهی سست کند، و اگر خدای نخواسته این حالت شیطانی در جبهه‌ها پیش آید، در پیروزیها وقفه حاصل، بلکه با مکر شیطانی ممکن است به شکست منتهی شود. و زمانی این آفت وجدان‌کش پیش می‌آید که انسان از خود و خداوند غافل شود و قدرت و پیروزیها را از خود بداند، و منشأ اصلی آن که ازمه امور را دردست دارد و هرچه کمال و قدرت و جمال است از اوست را از یاد ببرد. ملت عزیز و قوای مسلح رزمنده در طول این انقلاب و این جنگ لمس نموده‌اند که اگر مددهای الهی و عنایات خاص خداوند قادر نبود، هرگز در ما قدرت مقابله با رژیم شیطانی تا دندان مسلح و متکی به قدرتهای جهانی نبود. ولی از آنجایی که ملت با تحولی الهی به انقلابی اسلامی متکی به معنویات دست زد، توانست آن قدرت بزرگ منطقه را درهم بشکند، و در جنگ نابرابر از حیث تسلیحات و کمکهای بیدریغ شرق و غرب و منطقه،‌ اینهمه پیروزیهای اعجازآمیز را نصیب ایران و اسلام نماید. ما نباید فتحهای بزرگ مثل خرمشهر را از یاد ببریم که دشمن با همه تجهیزات در سنگرهای بسیار محکم باعده و عدد بسیار کمین کرده بود، و در مقابل عده‌ای از سلحشوران متعهد اسلام از بیابان باز به آنان تاخته، و خداوند آنچنان رعب و وحشت را بر دشمنان ما غلبه داد که با اسارت هزاران نظامی و غنیمتهای بسیار، باقیمانده اشرار با فضاحت تمام رو به فرار گذاشته و شهرها را رها کردند. رزمندگان عزیز ما نباید این پیروزی معجزه‌آسا را جز با مددهای الهی ببینند و اگر چنین شد، غرور آنها خلاصه می‌شود در اینکه ما مورد عنایت قادر متعال هستیم و از خود چیزی نداریم و آنچه داریم از اوست و باید به راه او نثار کنیم. و اینجاست که خداوند عنایات خود را ادامه می‌دهد، و شما سلحشوری و جنگ شرافتمندانه را برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی ادامه می‌دهید، و به خواست قادر متعال به پیروزی نهایی دست خواهید یافت." ( صحیفه امام جلد 17 صفحات 318 و 319 )
 

 

 آنچه در بالا آمد پیام امام خمینی (ره) به مناسبت 22 بهمن سال 1361 بود ، یعنی هشت ماه پس از آزادسازی خرمشهر. حال که 29 سال از این پیروزی بزرگ می گذرد، فرصت مناسبی است تا از خود بپرسیم چرا امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد؟
شاید خواندن این سطور برای جوانان این دوره قابل هضم نباشد، اما این یک حقیقت است و آن اینکه جوانان دیروز ، وقتی برای دفاع از کیان ملت و کشور اسلحه به دست گرفته و در خطوط نبرد حاضر شدند، هیچگاه به پیروزی در عملیاتی نیاندیشیدند. آنان یک جمله را همواره با خود تکرار می کردند و آن اینکه ما مامور به انجام تکلیف هستیم نه حصول نتیجه. و صد البته که این تفکر با هیچ یکی از معیارهای مادی و عقلی قابل سنجش نیست.
این تفکر ، معنای همان جمله عزیز سفر کرده ما است که : " هر چه کمال و قدرت و جمال است از اوست. " بچه های قدیم جنگ خود را قطره ای از خیل لشکریان خدا می دانستند که برای رضای او می جنگند. فتح و نصرت یا شکست را نیز هدیه ای از جانب حق تعالی می دیدند .
این فرهنگ و اعتقاد به رهبری نظام بود که ملت ایران را در بزرگترین جنگ معاصر سربلند کرد.
بی گمان پیروزیهای بزرگ ، آفت های بزرگی نیز به دنبال دارد. در فرهنگ حضرت روح الله ، غرور ام الفساد است.
ایشان فتح خرمشهر را هدیه خداوند دانستند تا نسل حاضر و نسل های آینده بدانند فقط زمانی خداوند هادی یک ملت به سوی رستگاری است که دلها و چشمها به سوی آسمان باشد.
 وقتی غرور در انسان ریشه بگیرد دیگر خدا نیست ، شیطان راهنمای اوست .
نگاهی عمیق به جریانات اخیر در کشور نشان می دهد که ریشه بسیاری از ولایت گریزی ها آن هم در سطوح بالای مدیریتی کشور، ناشی از غروری است که گریبان برخی از آدمها را گرفته است.
 امامی که با رهبری یک انقلاب و پیروزی آن، معادلات دنیایی را برهم زد و ملتی را با دستی خالی از بزرگترین معرکه نظامی جهان به سلامت بیرون آورد، هیچگاه نگفت که اگر من نباشم ادامه این راه چنین می شود و چنان. او هیچگاه دستاوردهای بزرگ ملت ایران را به نام خود ننوشت چرا که چشم و دلش هماره به سوی آسمان بود.

۹۴/۰۳/۰۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی